اومدم ک بنویسم.بعد  تایم زیادی که ننوشتم.دلم میخواد با خودم حرف بزنم برای خودم حرف بزنم.دلم میخوادبنویسم دلم میخواد برای خودم زار بزنم.دلم میخواد بشینم بالای سر خودم گریه کنم.دلم میخواد داد بزنم.

🌸🌸🌸

امروز قراره که برم خوابگاه:)

بالاخره فکر کنم بعد یه هفته تعطیلی قراره ترم جدیدمون شروع بشه!

انقد این مدت حس و حال های متفاوت و عجیب غریبی رو تجربه کردم که نمیدونم از کجا شروع کنم=)

🌸🌸🌸

سلاممم:)))

 آخرین باری که اینجا بودم  مهرماه بوده:)

بعد چندماه دلم خواست بیام و بنویسم.راستش داخل تلگرام می نوشتم این مدت اما هیچی وبلاگ آدم نمیشه:)فضای وبلاگ خیلی خیلی دوست داشتنی تره:)

باید بیام و بگم از همه چی؛)))))

امروز کلا روز من نبود

کلی معطلی

اعصاب خوردی اسنپی 

جزوه های اشتباهی 

جوراب های اضافی

درد پا

مخالفت 

دعوا و استرس 

منفی دسته جمعی

امتحان بد

کلا چند کلمه نوشتم ولی همش درده برام

خسته ام

دلم میخواد همه چی تموم شه 

🌸🌸🌸

بعد چندین روز اومدم:)

این روزها خیلی درگیرم.کل هفته صبح ها بیمارستانم و بعدظهرها کلاس:))

و همین باعث شده که کم بیام اینجا...چون شب ها عملا بیهوش میشم.

یک سری اتفاقات هم داره میفته تو زندگی شخصیم و خیلی درگیر شدم....

امتحانا و ارائه های دانشگاه هم هست....

به هرحال میگذره:)))

الانم که برم امتحان فردا رو بخونم!

کاش بتونم هفته ای یک بارم که شده بنویسم

من هنوز وقت نکردم بیام بنویسممم:)))

🌸🌸🌸

بعد مدت ها سلام ب وبلاگم:)))

سلام من رو از خوابگاه میشنوید....

خسته گیج منگ بیسواد خنگ و داغوووونم و بعله ۲۲ واحد ناقابل برداشتم برا این ترم:)))))))

واقعا حال نوشتن ندارم میام مینویسم....:)

🌸🌸🌸

حالم بهتره

ولی همچنان مریضم.این چه ویروسیه ک خیلی هارو درگیر کرده و واقعا سخته.

اما چه کنیم این نیز بگذرد.فعلا ک دارو میخورم و خیلی میخوابم.

حدود ۱۰ روز دیگه باید برم خوابگاه و شروع ترم جدید.

بله کارم به بیمارستان کشید 😑حال بدی دارم که مپرس...

نمره ادبیات هم اومد.بیست شدم.

همین.

سرما خوردم.اونم تو تابستون.گلو و گوشم درد میکنه.کلا خواب بودم امروز.

بدن درد/ سرفه/ ابریزش بینی /تب/چشم درد/خستگی/گلو درد

همه رو باهم دارم:))))))

میدونم از کی گرفتم 😭😂