🌸🌸🌸
فردا امتحان ادبیات دارم.طبق معمول باید تا پاسی از شب بیدار باشم.عادت دارم دیگه.یدونه که بیشتر نیست.
امشب یکی از بچه ها از کرمانشاه میاد خونه مون.شب اینجاست.باهم درس میخونیم صبحشم میریم برای امتحان.
حالم گرفته.الکی اعصابم خورده.البته بخوام صادق باشم الکی ام نیست.به دلیل واقعی حالم گرفته.بخاطر امتحان هم نیست.
نمیدونم.فقط سرم درد میکنه.قرص خوردم.گریه کردم.کاش خوب شم.
خیلی تلاش میکنم.ولی اونجور که میخوام پیش نمیره.درست نمیشه.شایدم بشه.اگه بشه که خیلی خوبه.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.