۱۱ مطلب در شهریور ۱۴۰۲ ثبت شده است

دندان!

🌸🌸🌸

اون کیه که امروز موقع صبحونه خوردن دندونش شکست؟؟

من😃🤦‍♀️

۱ ۰ ۲ دیدگاه

انتخاب واحد!

🌸🌸🌸

از کارای این روزام همینو بگم که امروز ساعت ۱۱ و نیم از خواب بیدار شدم و تلگرام رو که چک کردم پیام دوستم رو دیدم که گفته بود انتخاب واحد کردی؟؟و قیافه من😐؟

کلا یادم رفته بود قراره انتخاب واحد کنم:)))

واقعا این حجم از نظم داره دیوونه ام میکنه😂😭

خدایا خودت به بیمارای آینده ام کمک کن😂😑🤦‍♀️

به هرحال انتخاب واحد تموم شد و این ترم مهر و آبان کاراموزی داریم و اگه گروه اخر بیفتیم از اورژانس شروع میشه:)

دیگه اینکه شروع کردم کتاب خوندن!البته درسی چون واقعا دلم نمیخواد بیسواد بار بیام:(

جزوه هام اکثرا صرفا جهت پاس شدنن:)

خدا بخواد این ترم با قدرت درس میخونمم😂❤

سوم مهر راهی دانشگاه و خوابگاه میشم!

و سلامی دوباره به زندگی خوابگاهیی😂

 

 

 

۳ ۰ ۰ دیدگاه

نمیدونم...

🌸🌸🌸

چندوقتی هست که حال عجیبی دارم.

انگار که حوصله ی کسی روندارم حتی خودم.شاید در طول روز کسی متوجه این حال من نشه چون پنهانش میکنم و نمیذارم کسی متوجه بشه اما عمیقا حالم خوب نیست!عمیقا احساس شادی ندارم!اتفاقی نیفتاده اما انگار حال دلم خوب نیست...

ادامه مطلب
۳ ۰ ۱ دیدگاه

یکم تفکر

🌸🌸🌸

قبل این که حرف بزنیم فکر کنیم.

اگه قبل حرف زدن فکر کنیم اوضاع خیلی بهتر میشه.

قبل این که به کسی چیزی بگی مکث کن؛با خودت بگو این حرف من چه تاثیری توی زندگی اون فرد داره؟تاثیرش منفیه یا مثبت؟ناراحت میشه یا نه؟اصلا نظر من مهم هست یا نه؟

ادامه مطلب
۳ ۰ ۱ دیدگاه

چرا؟؟؟

🌸🌸🌸گاهی اوقات از اینکه اتفاقات زندگیم رو مینویسم و دیگرانم میخونن استرس میگیرم://

چرا واقعاا؟:/

۳ ۰ ۳ دیدگاه

یهویی!

🌸🌸🌸

یهویی دلم خواست بنویسم!

از خودم از خودت از خودمون:)

الان ساعت یازده و نیم شبه

بوی دود و اسفند  از پنجره میاد

یعنی کیه که میخواد چشم نخوره؛)

ادامه مطلب
۳ ۰ ۰ دیدگاه

زندگی مثل نقاشی:)

🌸🌸🌸

امروز بالاخره نقاشی که حدود یه سال پیش کشیده بودم رو پست کردم توی اینستا،اولین سیاه قلمی که کار کردم🥺

امیدوارم بتونم ادامه بدم سیاه قلم رو.

ادامه مطلب
۳ ۰ ۰ دیدگاه

بهار و تابستان چهارصدو دو(۳)

🌸🌸🌸

بعد از سفر دانشجویی آقای میم توی شهر ما یه مدت توی بیمارستان برای کاراموزی باید میومد و ما تقریبا از اواسط مرداد تا اواسط شهریور میتونستیم همو ببینیم.

ادامه مطلب
۳ ۰ ۱ دیدگاه

بهار و تابستان چهارصدو دو(۲)|سفر دانشجویی

بهار و تابستان چهارصدو دو(۲)|سفر دانشجویی

🌸🌸🌸

امتحانات ترم دو هم تموم شد و ب همراه بچه ها از طرف دانشکده و طی یه اردو رفتیم مشهد.اولین بارم بود ک بدون خانواده مسافرت میرم و دومین باری که مشهد میرم. مسیر طولانی حدود ۲۰ ساعتی رو طی کردیم.توی خوابگاه علوم پزشکی مشهد اسکان شدیم.

ادامه مطلب
۳ ۰ ۰ دیدگاه

بهار و تابستان چهارصدو دو(۱)

🌸🌸🌸

"فروردین ماه امسال تقریبا مثل سال های قبل زندگیم بود.بعد از تعطیلات سال نو که بخاطر جا به جایی خوابگاه یکمی طولانی تر شد برگشتم به فضای دانشگاه.اردیبهشت ماه بود که داشتیم با خوابگاه جدید و مشکلات ریز و درشتش و میان ترم هایی که تند تند برگزار میشدن سر و کله میزدیم که یه قصه ی جدید توی زندگیم شروع شد:)

ادامه مطلب
۳ ۰ ۰ دیدگاه